دختری که فردا رو میخواد!

اینجا که بلاگ که نیس که! منم بلاگر نیستم.

دختری که فردا رو میخواد!

اینجا که بلاگ که نیس که! منم بلاگر نیستم.

ببین!... خدا میدونه دیدمت وا رفتم، تو چرا.......
هیچی... بی خیال!‌ فقط خیلییییی بی انصافی!

دارم لذت میبرم! میدونی قلبم منقبض میشه! 

یواش بگم؟ خیلی... نه... نمیشه!... بی خیال...

فقط میدونم که کاش میدونستی که چقد دارم میلذتم!

از امروز، دیگه پیشت نمیام. قسم میخورم!

تا اطلاع ثانوی باز نا امیدی!

تا اطلاع ثانوی قهر با همه عالم و آدم!

تا اطلاع ثانوی چش غره به خدا!

تا اطلاع ثانوی بغض!

تا اطلاع ثانوی میمیرم!

هی خدا!!! من خیلی بد، احساس تنها بودن میکنم، خودم میدونم دارم اشتباه میکنم حتی میدونم درست چیه! ولی یه چیزی ندارم.. نمیدونم چیه!.. کمه... گم شده... شایدم از اول نبوده...

غیر تو هیشکی منو نمی فهمه.. دارم خفه میشم... 

یا الهی و سیدی و ربی و مولای ادرکنی! انا عبدک الضعیف الذلیل الحقیر المسکین...


اومدم بپرسم حرکتو داشتی؟ نه خدایی وقتی دیشب با نهایت درایت و ذکاوت!!! متشنج ترین فضای ممکن رو تلطیفوندم به من افتخار نکردی؟
یه چن دیقه پیغمبرت شدم! خوب بود؟... واسه ما که خوش گذشت، هوم.. من جایزه میخوام!

پ ن: خدا میگم نظرت چیه من برم آخوند بشم... از اون آخوند با سواتا! روحانی!